به گزارش مشرق، قرنهاست ایرانیان در هنگام نوروز و تحویل سال جدید، دعایی زیبا و پرمغز را زمزمه میکنند و در این دعا پس از خواندن خداوند به صفات گوناگون که آخرین آنها «محول الحول و الاحوال» است، تنها یک چیز از او میطلبند. اینکه حال آنها را به نیکوترین حال بدل سازد.
به عبارتی ایرانیان در آغاز فصل بهار که فصل تحول عالم طبیعت است، از خداوند متعال که دگرگونکننده و تحولبخش همه موجودات است، میخواهند که زندگی انسانی و اجتماعی آنان را نیز متحول سازد. تحولی که به سوی نیکوترین وضع ممکن باشد.
اما واژه تحول، علیرغم سادگی و کاربرد زیادی که در ادبیات مردم ما دارد، همواره محل نزاع و اختلاف بوده است. اختلافی که اغلب نه در اصل تحول، بلکه در چیستی و چگونگی آن به وجود میآید.
رهبر انقلاب، پیشران تبیین مفهوم تحول
رهبر معظم انقلاب به عنوان راهبر عالی حرکت انقلاب اسلامی که قلب تپنده آن جمهوری اسلامی ایران است، همواره نگاه ویژهای به مقوله تحول داشته و در بیانات متعددی به آن پرداختهاند. اما این توجه در سالهای اخیر و پس از ورود به گام دوم انقلاب بیشتر شده و ایشان با جزئیات و تفصیل بیشتری در دیدار با اقشار مختلف از جمله دانشجویان و کارگزاران نظام پیرامون تحول سخن گفتهاند.
در این میان، سخنرانی نوروزی رهبر انقلاب در حرم مطهر رضوی به نوعی یک نقطه عطف در بیانات ایشان پیرامون این موضوع بود. چرا که ایشان با فهم عمیق خود از جایگاه مردم و افکار عمومی در تحقق تحول، خطاب به عموم مردم مباحثی را مطرح نمودند.
ایشان در مرزبندی مفهوم حقیقی تحول و دگرگونی با آنچه دشمنان از آن بهعنوان تغییر و تحول یاد میکنند، گفتند: دشمنان از طرح موضوع تحول، خواستههای ضد تحولی و کاملاً مخالف اهداف نظام دارند که متأسفانه در داخل هم برخی به تبعیت یا تقلید از آنها و یا با انگیزههای دیگر، همان حرفها را با تغییراتی تکرار میکنند، که تغییر قانون اساسی یا ساختار نظام از جمله این حرفها است.
ایشان هدف اصلی دشمنان از طرح مفهوم «تحول ساختاری»، «تغییر»، «انقلاب» یا کلمات مشابه را تغییر هویت جمهوری اسلامی دانستند و افزودند: هدف دشمن، حذف نقاط قوت کشور و نظام، و فراموش شدن مسائلی است که مردم را به یاد انقلاب و اسلام ناب و انقلابی میاندازد که تکرار نام امام، مطرح شدن تعالیم امام، مسئله ولایت فقیه، ۲۲ بهمن و حضور پر شور مردم در انتخابات از جمله این موارد است.
بنابراین همانگونه که رهبر انقلاب تاکید نمودند، واژه تحول، امری است که برداشتهای مختلف از آن صورت میگیرد و چه بسا برخی از برداشتها و تلقیهایی که از این واژه صورت میگیرد، نهتنها مثبت نبوده بلکه در جهت عکس تحول یعنی تحجر و ارتجاع و عقبگرد باشد.
تحول درون نظام است، نه علیه نظام!
انقلاب اسلامی ایران یک دگرگونی بزرگ در جهت برداشتن موانع پیشرفت و تعالی ملت ایران و زمینهسازی برای تحقق آرمانهای اسلامی مردم بود. در راس این موانع، رژیم طاغوت قرار داشت و بزرگترین بستر و زمینه پیشرفت و تحقق آرمانها نیز نظام جمهوری اسلامی است. نظامی که از قاطبه ملت ایران، رای اعتماد گرفت و بدینوسیله مردم، وفاداری و حمایت خود را از اصول مشخص و مبین نظام نشان دادند.
اما استقرار نظام به معنای پایان یافتن انقلاب نبود. چه آنکه انقلاب صیرورتی پیوسته و مداوم است. نظام در عین اینکه نظم و استقرار دارد و دچار هرج و مرج و آشفتگی نیست، ساکن و جامد هم نباید باشد. بنابراین پیوسته باید در حال ارتقای وضع کنونی خود باشد. اما در برهههایی این نیاز به تحول تشدید میشود و ضرورت مضاعفی مییابد.
پس از گذشت چهار دهه از عمر انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، نظام و ملت شریف ایران گردنههای دشواری را طی کرده و آزمونهای بزرگی را پشت سر گذاشتهاند. حاصل طی کردن این مسیر این دشوار، گرچه رسیدن به دستاوردهای پرافتخاری بوده، اما ضعفهایی را نیز در بخشهای مختلف کشور عیان کرده و از طرفی تلاش دشمنان نیز برای تضعیف نظام بیشتر و بیشتر گشته است. بنابراین زمانی که انقلاب وارد گام دوم خود شده، دستیابی به آرمانهای بلند خود و فتح قلههایی که هنوز به آنها دست نیافتهایم، با حرکت عادی نظام و ادامه ضعفهای موجود ممکن نیست. اینجاست که ضرورت تحول بیش از پیش متجلی میشود و البته فهم صحیح از تحول نیز لازم است، چرا که در غیراینصورت، ممکن است نه تنها مقصود حاصل نشود بلکه «سرکنگبین صفرا بیفزاید» و کوشش برای تحول، به عقبگرد منجر شود!
تحول در ذات انقلاب است
یکی از فعالین سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی مینویسد: « یک نظام کارآمد، قابلیت انعطاف دارد. این را نباید به عقبنشینی تعبیر کرد. ما که در هوای ۱۰- گرمترین لباس را میپوشیم، آیا هنگامی که وارد هوای گرم ۴۰ درجه میشویم و لباسهای خود را به حداقل میرسانیم عقبنشینی کردهایم؟ »
سخنانی از این دست که همگی از «تغییر»، «تحول» و «انعطاف» میگویند، فراواناند. اما در پشت این واژهها معانی نهفته است که اگر واکاوی شود، با آنچه در بیانات رهبر معظم انقلاب به آن اشاره میشود، فاصله بسیاری دارد. برخی از فعالین رسانهای و صاحبان تریبون در این روزها از ضرورت تحول میگویند، اما ریشه لزوم تحول آن را نه به ذات انقلاب، بلکه به حوادثی از قبیل اغتشاشات ۱۴۰۱ برمیگردانند و گاه اظهار امیدواری میکنند که نظام پس از تجربه این اعتراضات (اغتشاشات)، ضرورت تحول و تغییر را درک کرده و از رویکرد قبلی خود دست بردارد. گویی نظام موجودی متحجر و جامد بوده که با تجربه چند آشوب و ناآرامی خیابانی به خود آمده و راه تغییر را میجوید!
تحول، نوآوری در روشهاست نه برهم زدن اصول
همانگونه که گفته شد، رهبر معظم انقلاب در بیانات متعددی به واکاوی و تبیین واژه تحول پرداختهاند. از جمله بیانات ایشان در این خصوص، سخنانی است که در ارتباط تصویری با نمایندگان تشکلهای دانشجویی مورخ ۲۱/۰۲/۱۴۰۰ داشتهاند. ایشان در آن دیدار میفرمایند: « مقصود ما از تحول، ایجاد یک حرکت جهشی و جهادی است در همهی بخشهای اداری کشور و بخشهای حکمرانی کشور و همچنین در بخشهایی از سبک زندگی عمومی -که حالا بعد نمونههایی را عرض خواهم کرد- و به طور خلاصه، حفظ و تقویت اصول و خطوط اساسی انقلاب و نوآوری در شیوهها و روشها و کارکردها.»
بنابراین ایشان تصریح میکنند که مقصود از تحول، نه برهم زدن مبانی و اصول، بلکه نوآوری در روشها و رویکردهاست. اتفاقا تحول در چهارچوب اصول و مبانی نظام و با تکیه بر آنها صورت میگیرد و پیش نیاز درک صحیح از تحول، شناخت عمیق از مبانی و اصول نظام است. اما مطالبات و شعارهایی که در پاییز ۱۴۰۱ توسط اقلیتی از جامعه تحت حمایت دشمنان خارجی، زیر آتش جنگ رسانهای آنها و با توسل به روشهای خشونتآمیز صورت گرفت، خواستار تحول در چهارچوب اصول و خطوط اساسی نظام بودند؟ هرگز. بلکه به فرموده رهبر انقلاب، مقصود آنها تغییر هویت جمهوری اسلامی بود.
آنچه دشمنان خارجی و برخی پیروان آنها در داخل کشور، در روزنامهها و فضای مجازی و امثالهم به عنوان تغییر و تحول و اصلاح میگویند، در حقیقت، تبدیل جمهوری اسلامی از یک نظام دینی مردمسالار به حکومتی است که در بهترین حالت گرچه رنگ و لعاب دموکراسی داشته باشد، اما فاقد استقلال، وابسته به قدرتهای استکباری و مطیع اوامر آنها باشد. شبیه آنچه رژیم پهلوی بود.
البته ممکن است برخی از کسانی که در داخل کشور چنین حرفهایی را تکرار میکنند، چنین تصویری در ذهن خود نداشته باشند. آنچه آنها میخواهند حکومتی به نام جمهوری اسلامی و با حفظ صورت آن، اما فاقد محتوای انقلابی است. همانگونه که رهبر انقلاب نیز سالها پیش فرمودند دشمنان با حکومتی به نام جمهوری اسلامی حتی اگر یک معمم نیز در راس آن باشد، مشکلی ندارند.
در اینجا لازم است دوباره به بخش دیگری از بیانات ایشان درخصوص تحول در ارتباط تصویری با همایش سراسری قوه قضائیه مورخ ۷/۴/۹۹ دقت شود: « تحول باید بر مبنای اصول و مبانی فکری اسلامی و دینی باشد؛ وَالّا اگر چنانچه تحول مبتنی بر یک مبنایی نباشد، تحول نیست، تذبذب و هرج و مرج است. تحول، در چهارچوب و قالب یک مبانی متقن و محکمی که از اسلام و از قرآن و مبانی دینی گرفته شده به وجود خواهد آمد.»
به نام تحول، به کام تحجر!
در حقیقت انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن مادر تحولات مثبت به سوی ایران قویاند. لذا هر تغییری که به تضعیف و کنارگذاشتن اصول انقلاب منجر شود، نه تنها سازنده و مفید نخواهد بود، بلکه نقاط قوت فعلی را نیز از بین خواهد برد. چنین تغییری را نباید تحول بلکه بایستی تحجر و ارتجاع نامید. پس لازم است کسانی که از تحول سخن میرانند، پیش از هرچیز تکلیف خود را با اصول و مبانی نظام و انقلاب روشن سازند و در پوشش تحول، تحجر را به مردم شریف ایران غالب نکنند.